گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تاریخ تمدن-یونان باستان
فصل بیس و یکم
.فصل بیست و یکم :فلسفه در اوج قدرت


I - دانشمندان

در مقایسه با پیشرفت سریع قرن پنجم و موفقیتهای انقلابی قرن سوم، علم در قرن چهارم راکد و بیشتر معطوف متراکم سازی داده های خود بود. کسنوکراتس تاریخ هندسه، تئوفراستوس تاریخ حکمت طبیعی، منون تاریخ طب، و ائودموس تاریخ هندسه و حساب و هیئت را نوشت. مسائل مذهبی و اخلاقی و سیاسی، که ظاهرا حیاتیتر و مهمتر از مسائل طبیعی شده بودند، مردم را واداشتند که به دنبال سقراط از مطالعه عینی دنیای مادی منصرف شده، به مسائل مربوط به روح و حکومت بپردازند.
افلاطون عاشق ریاضیات بود، فلسفهاش را سخت با ریاضی در آمیخت، آکادمی را تخصیص به آن داد، و در سیراکوز تقریبا سلطنت را فدای آن کرد. لیکن حساب برای او فرضیه نیمه رازورانه اعداد بود; هندسه را اندازهگیری زمین نمیدانست، بلکه آن را نوعی انضباط برای منطق بسیط، یعنی دروازهای برای راه یافتن به عقل کل میشمرد. پلوتارک نقل میکند که افلاطون، ائودوکسوس و آرخوتاس را تحقیر میکرد، زیرا آنان در مکانیک تجربه میکردند: “این عمل ایشان تنها حسنی را که هندسه دارد به فساد و تباهی سوق میدهد.
هندسه با بیشرمی به اندیشه و ادراک محض پشت کرد که به سوی احساس برگردد و از ماده استمداد کند.” سپس پلوتارک ادامه میدهد: “بدین ترتیب، مکانیک از هندسه جدا شد، فلاسفه آن را باطل شمردند و ترکش کردند، و عاقبت جزو علوم نظامی درآمد.” با این وصف، افلاطون در عالم تجریدی خود به ریاضیات خدمت بزرگی کرده است. نقطه را شروع خط تعریف کرد، فورمول پیدا کردن مجذور دو عدد مجذور را یافت، و تحلیل ریاضی، یعنی اثبات یک فرضیه یا عدم اثبات یک فرضیه را، با در نظر گرفتن نتایجی که از آن فرض حاصل میشود، اختراع یا تکمیل کرد. اهمیت دادن به ریاضیات در آکادمی اگر کمک شایانی به علم نکرده باشد، لااقل محققانی چون ائودوکسوس کنیدوسی و هراکلیدس پونتوسی را به وجود آورد.
دوست افلاطون، آرخوتاس، علاوه بر آنکه هفت بار به سمت فرمانده کل شهر تاراس انتخاب شد و رساله هایی درباره فلسفه فیثاغورسی نوشت، ریاضیات موسیقی را به وجود آورد، اندازه

مکعبی را که حجم آن دو برابر مکعب اصلی است تعیین کرد، و تا آنجا که ما میدانیم اولین رساله در باب مکانیک را نوشت. یونان باستان اختراع سه آلت مهم عصر را مدیون هوش او میداند، پیچ و مهره، قرقره، و جغجغه. دو شی اول پایه صنعت ماشین را ریخت، و درباره سومی ارسطوی سختگیر میگوید: “برای بچه ها وسیلهای شد که سرشان گرم شود و بدین ترتیب در منزل خرابکاری نکنند.” در همین زمان، دینوستراتوس، با به کار بردن قوس تربیع، عمل تربیع دایره را انجام داد. برادرش منایخموس، که شاگرد افلاطون بود، هندسه مقاطع مخروطات را پایه گذارد،1 عمل تضعیف مکعب را انجام داد، فورمول ساختمان نظری پنج حجم2 منتظم را تعیین کرد، نظریه اعداد اصم را پیش راند، و این جمله مشهور را که به اسکندر گفته تقدیم جهانیان نمود: “برای مسافرت در کشور دو گونه راه هست; یکی راه سلطنتی و دیگر راه عوامالناس; اما در هندسه برای همه یک راه بیشتر نیست.3 نام بزرگ قرن چهارم در علوم، ائودوکسوس است که با کمک وی پراکسیتلس شهر کنیدوس تاریخی را ساخت. ائودوکسوس، حدود 408، در آن شهر به دنیا آمد و در سن بیست و سه سالگی نزد فیلیستیون در شهر لوکری به تحصیل طب نزد آرخوتاس در شهر تاراس به خواندن هندسه، و در آتن نزد افلاطون به خواندن فلسفه مشغول شد. وی مردی فقیر بود و با مخارج اندکی در پیرایئوس میزیست، و از آنجا روزهای درس پیاده به آکادمی میرفت. پس از توقف کوتاهی در کنیدوس، به مصر رفت و شانزده ماه نزد راهبان هلیویولیس به خواندن نجوم پرداخت. سپس به پروپونتین کوزیکوس رفت و به تدریس ریاضیات اشتغال ورزید. در سن چهل سالگی با شاگردانش به آتن رفت و مدرسهای در علوم و فلسفه افتتاح کرد و تا مدتی با افلاطون رقابت میورزید. بالاخره به کنیدوس برگشت، رصدخانهای ساخت، و وظیفه تدوین قانون نامه جدید مدنی شهر به وی واگذار شد.
خدمات وی به علم هندسه اساسی بود. نظریه نسبت4 و اغلب قضایای هندسی را که در کتاب پنجم اقلیدس به دست ما رسیده ابداع کرد. روش افنا5 را، که به کمک آن بشر توانست سطح دایره و حجم کره، هرم، و مخروط را محاسبه کند، ابداع نمود; بدون این ابداع کار ارشمیدس امکانپذیر نمیشد، لیکن علاقه واقعی او به علم نجوم بود. از این گفتهاش بخوبی میتوان به روحیه عالمانه او پی برد، اگر میتوانستم جرم و شکل خورشید را کشف کنم، حاضر بودم مثل کره خورشید مذاب شوم.
---
1. یونانیان مقاطع مخروطات را با تصویرهایی نشان میدادند قطع ناقص، قطع مکافی، و قطع زاید که بریدن یک مخروط (با زاویه حاده، قائمه، منفرجه) به وسیله یک سطح عمود بر مولد درست میشد. ریاضیون جدید دایره و خطوط متقاطع را بر آنها میافزایند.
2. هرم (چهار وجهی)، مکعب شش وجهی، هشت وجهی، دوازده وجهی، و بیست وجهی، یعنی احجام محدبی که با چهار، شش، هشت، دوازده، و یا بیست کثیرالاضلاع منتظم محدود شده است.
3. شاهراه یا راه سلطنتی اغلب به راه های بزرگ امپراطوری ایران گفته میشد. این گفتار را همچنین به اقلیدس و بطلمیوس نسبت میدهند.
4. یکی از مسائل مورد علاقهاش این بود که تقسیم زرین یا تقسیم خط به نسبت ذات وسط و طرفین را بیابد، یعنی خط را به دو قسمت چنان تقسیم کند که یکی از آنها واسطه هندسی بین منطقه دیگر و تمام خط باشد.
5. روش افنا در محاسبه سطوح این است که رشتهای صعودی یا نزولی را، از اشکالی که مساحتشان معلوم و کمتر (یا بیشتر) از سطح مطلوب است، تعریف میکنند، و ثابت مینمایند که تفاوت مساحت جمله های رشته و سطح مطلوب متدرجا از میان میرود (به اصطلاح کنونی، مساحت جمله های رشته به مساحت مطلوب میل میکنند). م.

علم احکام نجوم در آن روز به آنچه امروز ما هیئت مینامیم اطلاق میشد، ولی ائودوکسوس به شاگردانش میآموخت که به فرضیه اخترشناسی، مبنی بر اینکه طالع شخص را میتوان از طرز قرار گرفتن ستارهاش در هنگام تولد تعیین نمود، توجهی نکنند. ائودوکسوس میخواست تمام حرکات فلکی را تحت قوانین ثابتی بیاورد و در کتاب “نمودها”، که دنیای باستان آن را بزرگترین کتاب نجوم میدانست، پایه و اساس علمی پیش بینی هوا را بنا کرد.
مشهورترین نظریه ائودوکسوس با شکست درخشانی روبه رو شد. او میگفت که جهان مرکب از بیست و هفت فلک شفاف و در نتیجه نامرئی است که در جهتهای مخالف و با سرعتهای گوناگون گرداگرد مرکززمین دوران میکنند، و اجرام آسمانی بر پوسته یا قشر این افلاک متحدالمرکز ثابتند. این نظام البته امروز مضحک به نظر میرسد، ولی در واقع یکی از اولین کوششهای بشری است که در راه بیان علمی حرکات سماوات به کار رفته است. ائودوکسوس، بر طبق این نظریه، دوره های هلالی و منطهالبروجی سیارات را با دقت قابل ملاحظهای محاسبه کرد1 (البته اگر “اطلاعات” امروز ما را بتوان ماخذ قرارداد.). این فرضیه بیش از هر فرضیه دیگر انگیزه پیشرفت تحقیقات نجومی در دنیای باستان گردید.
اکفانتوس سیراکوزی در حدود 390 مینویسد “زمین به دور محور خود در جهت شرق حرکت میکند.” هراکلیدس پونتوسی، که یکی از دانشمندان بزرگ دنیای باستان بود و کتابهای مشهوری در دستور زبان، موسیقی، شعر، معانی بیان، تاریخ، هندسه، منطق و اخلاق تالیف کرده، اظهار مینماید که اگر به جای اینکه تصور کنیم که تمام دنیا به دور زمین میگردد، بپنداریم که زمین به دور محور خود میچرخد، بر بسیاری از مسائل چیره شدهایم. هراکلیدس میگفت که عطارد و زهره به دور خورشید میگردند. شاید هراکلیدس در یک لحظه درخشان زندگیش بر آریستارخوس و کوپرنیک (کوپرنیکوس) پیشدستی کرده باشد. زیرا در قطعاتی که از کتاب گمینوس (70 ق م) بر جای مانده آمده است که: “هراکلیدس پونتوسی گفته است که حتی به فرض اینکه زمین به طریقی در حرکت، و خورشید به طریقی ساکن باشد، مع هذا نامرتب بودن وضع خورشید قابل تشریح است.” شاید بشر هرگز معنای این سخنان هراکلیدس را نفهمد.
در همان حال، پیشرفت ملایمی در علوم مشهود بود. در جغرافی، دیکائرخوس مسانایی، که زندگینامه یونان را نوشته، ارتفاع کوه ها را اندازه گرفت و قطر کره زمین را به چهل و هشت هزار کیلومتر تعیین نمود و اثر خورشید را بر روی جذر و مد متذکر شد. در سال 325، یکی از
---
1. دوره هلالی یک سیاره فاصله زمانی لازم برای این است که آن سیاره همان وضعی را که در موقعی معین نسبت به خورشید داشته باز یابد. (مثلا فاصله زمانی دو مقارنه علیای متوالی در مورد سیارات سفلی، یا دو مقابله متوالی در مورد سیارات علوی). دوره منطقه البروجی یعنی دورهای که سیارهای در یکی از قسمتهای خیالی آسمان قرار میگیرد آسمان به 12 منطقه خیالی تقسیم شده که همان تقسیمات منطقه البروج است. عدد ائودوکسوس برای دوران هلالی زحل 390 روز، و عدد ما 378 است; برای مشتری 390، و عدد ما 399; برای مریخ 260، و عدد ما 780; برای عطارد 110، و عدد ما 116; برای زهره 570، و عدد ما 584 است. دوره منطقه البروجی ائودوکسوس برای زحل سی سال، و از آن ما 29 سال و 166 روز است; برای مشتری 12 سال، و عدد ما 11 سال و 315 روز; برای مریخ 2 سال، و عدد ما یک سال و 322 روز; برای عطارد و زهره یک سال، و عدد ما نیز یک سال است.

سرداران اسکندر به نام نئارخوس ازدهانه رودخانه سند در امتداد سواحل جنوبی آسیا تا رودخانه فرات کشتیرانی کرد. دفتر یادداشت دریانوردی او، که قطعاتی از آن در “ایندیکا” اثر آریانوس برجای مانده، یکی از ذخایر باستانی علم جغرافیاست. “زمینسنجی” یعنی اندازهگیری سطوح فرو رفتگیها، برجستگیها، حجمها، و موقعیت زمین قبلا به عنوان رشتهای جدا از هندسه مستقر شده بود. فیلیستیون اهل لوکری ایتالیا در اوایل این قرن شروع به تشریح حیوانات کرد و قلب را دستگاه تنظیم بدن و پایگاه روح نامید.
دیوکلس اهل کاروستوس ائوبویا، در حدود سال 370، رحم حیوانات را تشریح کرد، وضع جنین انسان را از 27 تا 40 روزگی شرح داد، و تشریح و نطفهشناسی و جنینشناسی و مامایی را پیشرفت داد. نیز این اشتباه مورد علاقه یونانیها را شیوع داد که هر دو جنس مذکر و مونث برای ایجاد نطفه تخمک ایجاد میکنند.
آسپاسیای دیگری طبیب مشهور قرن چهارم آتن گردید، و در علوم مختلفه امراض زنان و جراحی و سایر رشته های طب نامور شد. از ترس اینکه مبادا علم پزشکی میزان مرگ و میر را بیش از مقدار تولید مواد غذایی پایین آورد، آینیاس تاکتیکوس، اهل آرکادیا، کتابی در سال 360 در آیین جنگ نوشت که اولین کتاب کلاسیک یونان درباره هنر جنگ است. انتشار این کتاب درست مصادف بود با پیدایش فیلیپ و اسکندر.